پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۰۳

آرشیو شهریور ماه 1397

گیم نت، باری آنلاین، ps

معرفی چند بازی ترسناک

۸۷۸ بازديد
یک بازی ترسناک می تواند طیف گسترده ای از عواطف و احساسات را در انسان برانگیزد. وحشت و ترس نشات گرفته از این بازی ها، تا مدت ها همراه شما خواهد بود. اگر از جمله افرادی هستید که تا کنون حتی یک بازی ترسناک را تجربه نکرده اید، به شما پیشنهاد می کنم یکی از بازی های زیر را امتحان کنید.

- Dead Space
سازنده: EA Games
پلتفرم: ps3 – xbox 360 – pc
سال انتشار:  ۲۰۰۸
Necromorphها با طبیعت غیر قابل پیش بینی و چهره مخوف خود، وحشت را در Dead Space معنا می بخشند. بر خلاف سایر بازی ها، این موجودات با اصابت تیر به سرشان از پا در نمی آیند. حتی ممکن است سر آن ها در جای دیگری از بدنشان باشد.
Necromorph ها در کشتی فضایی بارها شما را خواهند ترساند. آن ها بسیار جان سخت هستند و حتی بعد از تکه تکه شدن، می توانند به شما آسیب نیز برسانند.

- Enemy Zero
سازنده:
Segaپلتفرم: Sega – pc
سال انتشار:  ۱۹۹۶
بازی ترسناک و قدیمی Enemy Zero شما را مجبور می کند به تنهایی در یک کشتی فضایی جستجو بپردازید. جایی که دشمنان نامرئی، همواره شما را در تاریکی تعقیب می کنند. در Enemy Zero ضربان قلب شما با آهنگ بازی هماهنگ می شود. این بازی بسیار کوتاه است ولی در همین مدت کم بازیکن را روی صندلی خود میخکوب می کند.

- OutLast
سازنده: Red Barrels
پلتفرم: nintendo switch – pc – ps4 – xbox 1
سال انتشار: ۲۰۱۳
اگر در هنگام بازی OutLast از شما فیلم برداری کنند قطعا بعد از دیدن چهره وحشت زده خود، لذت خواهید برد. OutLast نه تنها یک بازی ترسناک بلکه یک شاهکار هنری است. کارگردان بازی با ترکیب صحنه های ترسناک و صداگذاری بی نظیر، موفق به تولید صحنه های دلهره آور شده است.محیط بازی یک بیمارستان روانی متروکه است. از آن جایی که بیش تر زمان بازی در تاریکی سپری می شود، در اکثر سکانس ها باید از دوربین دید در شب استفاده کرد. همین نکته شما را مجبور می کند بیش تر به صفحه نمایش دقت کنید و با حرکات ناگهانی دوربین از ترس به خود بلرزید

سیستم موردنیاز بازی Assassin’s Creed Odyssey

۹۳۳ بازديد
شرکت Ubisoft امروز از مشخصات حداقل سیستم موردنیاز و سیستم پیشنهادی برای اجرای بازی موردانتظار Assassin’s Creed Odyssey پرده برداشت.باتوجه به مشخصات حداقل سیستم موردنیاز، پی‌سی گیمرها برای اجرای بازی در وضوح تصویر 720p، تنظیمات گرافیکی Low و نرخ 30 فریم بر ثانیه به پردازنده AMD FX 6300/Ryzen 3 – 1200 یا Intel Core i5 2400، هشت گیگابایت حافظه RAM، کارت گرافیک AMD Radeon R9 285 یا NVIDIA GeForce GTX 660 (همراه با 2 گیگابایت حافظه گرافیکی VRAM و Shader Model 5.0) و فضای موردنیاز 46 گیگابایتی نیاز دارند.از سوی دیگر، برای اجرای بازی در وضوح تصویر 1080p، تنظیمات گرافیکی High و نرخ 30 فریم بر ثانیه به پردازنده AMD FX-8350/Ryzen 5 – 1400 یا Intel Core i7-3770، هشت گیگابایت حافظه RAM، کارت گرافیک AMD Radeon R9 290X NVIDIA GeForce GTX 970 (همراه با 4 گیگابایت حافظه گرافیکی VRAM و Shader Model 5.0) نیاز خواهید داشت.علاوه بر این، پی‌سی گیمرهایی که دارای کامپیوتری High-End هستند، میتونن با در اختیار داشتن پردازنده AMD Ryzen 1700X یا Intel Core i7 7700، شانزده گیگابایت حافظه RAM و کارت گرافیک AMD Vega 64 یا NVIDIA GeForce GTX 1080 (همراه با 8 گیگابایت حافظه گرافیکی VRAM و Shader Model 5.0) بازی Assassin’s Creed Odyssey رو در وضوح تصویر 4K با تنظیمات گرافیکی High و نرخ 30 فریم بر ثانیه اجرا کنند.در تصویر زیر میتونید مشخصات کامل سیستم موردنیاز رو مطالعه کنید:
در Assassin’s Creed Odyssey، بازیکنان خود مسئول سرنوشتشان هستند و برای تبدیل شدن به قهرمان افسانه‌ای اسپارت‌ باستان‌ تلاش خواهند کرد.بازیکنان یک ماجراجوی شگفت انگیز رو در جهان زیبای یونان باستان تجربه می‌کنند، دنیایی که هر تصمیم و انتخابی در آن بسیار حیاتی و مهم بوده.برای اولین بار در تاریخ این فرانچایز بازیکنان قادرند عنوان Assassin’s Creed Odyssey رو از ابتدا با انتخاب یکی از دو شخصیت اصلی مرد (Alexios) و زن (Kassandra) آغاز کنند.همچنین، پیشتر حضور درخت مهارت در بازی تأیید شد که طبق گفته سازندگان این سیستم به طور یکسان برای هر دو شخصیت قابل استفاده‌ خواهد بود.بازی Assassin’s Creed Odyssey در تاریخ جمعه، 13 مهر 1397 برای PC و کنسول‌ها منتشر خواهد شد.

نقد و بررسی نسخه ارلی اکسس بازی Fear the Wolves

۸۳۹ بازديد
بدون شک تاثیری که یکی دو عنوان فوق محبوب روسی و یا در واقع اروپای شرقی بر روی صنعت بازی سازی گذاشته اند، بدون شک نه از یاد ها و نه از سیستم های ما پاک شده اند! یکی از آن ها عنوان استاکر و دیگری سری مترو که البته مجموعه دوم بخت و اقبال بیشتری داشت. سری استاکر سعی داشت که دنیای بزرگ تری را به نمایش بگذارد و با تنوع بیشتر و واقع گرایی در سطح بالاتر از آن چه که تا پیش از آن در هر عنوان دیگری دیده بودیم، چشمان ما را برای اولین بار به یک دنیای سراسر واقعی در فضایی فانتزی و خیالی باز کرد که هر چیزی در آن ممکن بود. از سوی دیگر مجموعه مترو هم باز همان شرایط را داشت ولی این بار با این تفاوت که شاید حادثه چرنوبیل واقعیت داشت ولی جنگ جهانی سوم که دیگر به واقعیت نپیوست. از سوی دیگر سبک بازی ها و تفاوت دنیا ها نیز قابل تامل بود که شاید هر دو بازی بر روی ایجاد یک تجربه مخفی کاری تمرکز داشتند ولی باز هم استاکر به شدت متنوع تر بود و فقط به دلیل بخت و اقبال کمتر به تاریخ پیوست ولی میراثش باقی مانده است و در این روز ها شاهد حداقل دو یا سه عنوان مشابه و یا ایده گرفته از آن هستیم.

البته با تمام این توضیحات بالا هدف آن است که به شما اعلام کنیم بازی امروز ما به طرز واضحی به این دست بازی های سبک وحشت و مخفی کاری شبیه است. از سویی محیط اجرای بازی در یک نطقه بسیار معروف پر از تشعشع هسته ای است که نامش هم همان چرنوبیل است. البته این بار با طعم بتل رویال و به سبک دیگر بزرگان این سبک ولی کمتر مشابه به بتل گراند و بیشتر یاد آور DayZ که حالا چندین المان جدید هم به آن افزوده شده است که به تنوع بازی می افزاید. البته پیش از هر چیز باید گفت که بازی هنوز در فاز آلفا قرار دارد و هنوز راه بسیاری تا عرضه نهایی بازی باقی مانده است و به طور قطع چندین و چند تغییر بزرگ را هم در بازی شاهد خواهیم بود.

بنا به سبکی که این روز ها همه چیز را آلوده کرده است بتل رویال سبک اصلی این بازی خواهد بود و واقعا هم حیف شده است.با توجه به ساختار بازی می شد که به راحتی هر سبک دیگری را در این بازی جای داد. از یک بازی شوتر دو تیمه معمول گرفته تا یک عنوان دیگر در سبک بقا که حالا که همه هم به سوی بتل رویال شدن هم پیش رفته اند، دیگر جایشان بسیار خالی تر از همیشه است. البته باز هم بتل رویال بازی با دیگر عناوین این سبک تفاوت هایی دارد که شاید در ظاهر بتواند سبب مقدار بیشتر کنجکاوی ما بشود ولی در نهایت هم این بازی چیزی فراتر از ان برای عرضه نخواهد داشت. اولین تفاوت عمومی بازی ابعاد نقشه است که حالا بسیار هم کوچک تر از سایر عناوین هم دسته است و به چیزی در حدود ۲۵ کیلومتر مربع محدود شده است. برای مقایسه ابعاد نقشه های عنوانی مانند PUBG در حد ۶۴ کیلومتر مربع می باشد. در سمت دیگر بازی شما را از دیوار آبی نمی ترساند و در این جا دو دشمن طبیعی دارید. اولی که هما عامل محدود کننده است که این جا باید به طور قطع رادیو اکتیو محیط باشد که نه تنها ترسناک است، بلکه به سرعت هم شما را مسموم و در نهایت خواهد کشت. البته سبک پخش شدن این مواد اندکی متفاوت است و ناحیه به ناحیه این تشعشعات پخش می شوند تا در نهایت فقط یک نقطه باقی بماند و در نهایت هم یک نفر زنده بماند. البته در بازی خودرو نیز برای حمل و نقل وجود دارد که با توجه به فیزیک بازی و ساختار جنگل گونه نقشه، رسیدن از نقطه ای به دیگری هم می تواند برای شما چالش برانگیز باشد.

در سمت دیگر همان طور که از اسم بازی هم مشخص است بازی باید ربطی به گرگ ها هم داشته باشد که البته در اینجا منظور از آن ها یک دشمن طبیعی در بازی است که در کنار مواد رادیو اکتیوی که در دنیای بازی پراکنده شده است، همگی سعی در قتل عام و کشتار شما دارند. گرگ ها علاوه بر این که بسیار استرس زا هستند، بسیار هم جذاب به نظر می رسند و جنگیدن با ان ها می تواند چالشی جالب باشد. سلامتی بالای آن ها سبب می شود که شما برای کشتن هر کدام از آن ها به حداقل چندین گلوله به نقاط حساس بدنشان نیاز است ولی همیشه در مواجهه با این گرگ های عوضی دو چیز را در نظر داشته باشید. اولا این که این حیوانات بی شعور بسیار هم با هوش هستند و تقریبا هیچ مانع و یا مکانی در برابر آن ها امن نیست و دوم هم آن که همیشه آن ها در تعداد به شما حمله می کنند و با کشتن یکی یا دو عدد از آن ها زیاد خوشحال نشوید که حتما یکی دو تای دیگری در گوشه در انتظار شما هستند. در هر صورت با وجود آن که تعداد بازی بازان در هر نقشه زیاد است و البته که قرار است صد نفره باشد ولی در تمام طول مدت بازی هیچ سروری به این عدد نرسید و نهایتا به ۶۰ نفر راضی شدیم و این که نقشه بازی کوچک است و هم آن که بازی بازان دیگر می توانند به راحتی شما را بکشند و بسیار گزینه دیگر برای مردن در این سرزمین منحوس، باز هم وجود گرگ ها از چند جهت جالب است که اولا چالش افزوده بسیار لذت بخش است و می توانند که هیجان و استرس فراوانی را به شما تزریق کنند و واقعا در لحظه های مواجه با ان ها سطح آدرنالین خونتان به شدت بالا خواهد رفت و مهم نیست که تا به حال چند بار با آن ها مواجه شده باشید، در هر صورت شما خواهید ترسید. در ثانی کمپر ها هم حالا بسیار بیشتر از همیشه در خطر هستند و صرف پیدا کردن یک اتاق تتگ و تاریک دیگر ضامن امنیت شما نیستند و در نهایت هم آن که یک رقابت بسیار زودتر و سریع تر از سایر بازی ها به پایان خواهد رسید.

البته یکی از دلایلی که ممکن است این بازی برای همه مناسب نباشد و بسیاری آن را خسته کننده و یا سخت بنامند گیم پلی و گان پلی بازی است که حالا بر خلاف سایر عناوین به شدت آرکید تر، حتی PUBG این جا کنترل ها به شدت سخت تر و خشک تر هستند. به سبک همان عناوین اینجا هم بعد از پیدا کردن یک اسلحه باید که به دنیال تجهیزات برای ارتقای آن ها، مانند دوربین و یا سرپوش لوله باشید و یا این که سعی کنید که با همان اسلحه ابتدای تر به سراغ شکار بقیه بروید که قطعا بسیار سخت خواهد بود. البته این مسئله دیگر به یک استاندارد در عناوین بتل رویال تبدیل شده است و چندان چالشی هم در پیدا کردن این ادوات نخواهید داشت. همچنین به سبک سایر بازی ها گلوله های السحه ها با هم متفاوت است ولی نوع نمایش آن ها در کیفتان بسیار ابتدایی تر است و چالش بیشتری برای شناسایی گلوله های بدرد بخور و اضافی خواهید داشت.

نقد و بررسی بازی Red Faction: Guerrilla Re-Mars-tered

۹۰۴ بازديد
در دوره زمونه‌ای هستیم که شرکتا یکی بعد اونیکی تصمیم میگیرن برای درآمد زایی با احساسات همه ما یعنی دستکاری بازی‌های نوستالژیک، بازی کنند.THQ Nordic جرأت اینکار رو داشت و تصمیم گرفت با استفاده از اسم و رسم سری Red Faction، بازسازی رو از این بازی بسازه و منتشر کنه. کاری که باید میکرد این بود که گرافیک و تکسچرهای بازی رو کاملا نسل هشتمی کنه.کاری کرد این بود که یه Remastered کنار اسم این بازی گذاشت! اما به طور کل نقد این بازی براساس کیفیت کلی بازیه و در نمره دهی مقایسه نسخه اولیه با ثانویه این بازی رو در اولویت قرار نمیدیدم
گرافیک چیزیه که هسته اصلی گیم سازی مدرن رو تشکیل داده.الان اگه یک بازی با گرافیک خوب نسازی از بازیت استقبال نمیشه.چیزی که سازنده ها باید بفهمن و بهش عمل کنن که متاسفانه توی این دوره زمونه بازی‌هایی هم هستند که از این قائده پیروی نمیکنند هیچ بلکه میان ادعا میکنن که تغییری در بازی انجام دادن! گرافیک چیزیه که توی بازی‌های ریمستر شده‌ بدون شک میتونیم بدون هیچ تعارفی هرچی ایراد داره رو به همه بگیم.و من میگم که گرافیک بازی به غیر از داشتن اسم ریمستر هیچ تغییری نکرده.نه اینکه فکر کنید هیچی عوض نشده.اتفاقا نور پردازی بهتر شده اما اگه بخوایم در خصوص عوض شدن تکسچرهای بازی مثال بزنیم میتونیم بگیم که صرفا فقط مثل دستکاری تنظیمات یک بازی میمونه! مثل این میمونه THQ Nordic اومده تنظیمات High رو Ultra تغییر داده!! این نهایت توهین رو نشون میده.با مقایسه کردن گرافیک نسخه اولیه این بازی با نسخه ریمسترش متوجه میشید که توهین به شعور گیمر از سر و صورت بازی می‌باره! سنگ ها، تکسچر ها، بافت ها و هرچیزی که فکرش رو بکنید شاید تنها 10 درصد بهبود پیدا کرده از همین درصد میشه نتیجه گرفت که فقط و فقط این بازی و انتشار نسخه بازسازی شدش جنبه درآمدزایی داره و هیچ توجهی به خواست گیمرها نمیکنه.البته از تغییرات خوب بازی هم نباید چشم پوشی کنیم.فریم بازی توی نسخه اولیه روی 30 فریم قفل بود و حسابی اعصاب و روان همه مارو بهم ریخته بود که چرا نمیشد یک تجربه کامل و بی نقص از این بازی داشت.خوشبختانه این اشکال توی این نسخه رفع شده و میتونید راحت با 60 فریم بازی کنیم...ولی خب، خوب امیدوار شدید اما باید بگم که همین نکته مثبت خالی از ایراد هم نیست.خیلی راحت با اون گرافیک فنی معمولی وقتی یذره میدون نبرد شلوغ بشه بازی ناقابل حدود 8 الی 10 فریم ازتون میقاپه!! این رقم برای یک بازی نسل هشتمی خیلی خیلی زیاده.کم کم داریم وارد نسل نهم و مواجه شدن با موتورهایی مثل id Tech 7 میشیم ولی با مواجه شدن با این بازی‌ها دوباره از رویا پردازی درباره بازی‌های سال‌های بعد باز میمونیم.گرافیک کلی بازی برای کسایی که نسخه اولیه رو بازی نکردن میتونه قابل قبول باشه و برای من هم همینطور بود.شاید زیادی از گرافیکش بد گفتیم و بهتره قبل تموم کردن این بند اینرو بگم که گرافیک کلی بازی «قابل قبول» هست و گرافیکی خوب رو به نمایش میزاره اما اصلا و ابدا قابل مقایسه با بازی‌های مطرح امروزی نیست و اگه از عدم تغییرش نسبت به نسخه اول فاکتور بگیریم...میتونیم بگیم که این گرافیک ما رو راضی نگه میداره.همچنین وضوح تصویر 1080p به نسخه بازسازی شده اضافه شده و قطعا دلیلی نداشت که با همون رزولوشن HD به بازی بپردازیم.هه شاید همینو کم داشتیم...! از این بحث که بگذریم میرسیم به تخریب پذیری محیط به خصوص ساختمون های بازی.وقتی میاین با یه سلاح قوی یک سازه رو روی کره خاکی مریخ بریزید با تخریب پذیری عجیب و عالی روبرو میشید! انگار تنها چیزی که این بازی از نسل هشتم به ارث برده همینه و حس و حال خفنی بهتون دست میده از این حرکتتون.این واقعا مهمه و بگم شاید با خوندن این واقعه فکر کنید چیز مهمی نیست ولی اگه توی بازی تجربش کنید میبینید که چه حالی میده و کل انرژیتونو برای ادامه دادن بازی حفظ میکنه.گرافیک فنی انفجار ها به خصوص انفجار نارنجک ها هم بی نقص کار شده.مثل اینکه بازهم باید از کلمه قابل قبول استفاده کنم! محیط بازی هم تنوعشون قابل قبوله اما از اون چیزی که از یک بازی بازسازی شده سال 2018 باید انتظار داشته باشیم، خیلی دوره.معمولی و ساده با چندتا شن و ماسه که تنوع کمشون وقتی سوار ماشین و گشت و گذار هستید بیشتر دیده میشه.شاید بگید که اقا این بازی برای اوایل نسل قبله و چطور میتونه گرافیکی باشه و همچنین چون توی مریخ هست جز شن و ماسه چیز دیگه‌ای نیست.خب من از این پرانتز میگیرم و یه فلش بکی میرم سمت Assassin's creed Origins.درسته که Origins هم جاهای متنوع زیادی داشت اما یه نگاه به گرافیک تکسچرهای همون شن و ماسه بعلاوه نور پردازی بازی بندازید....حالا بیایم داخل پرانتز و مقایسه کنیم.بهرحال فرق زیادی هست بین Ubisoft و THQ و همچنین سری AC با سری مظلوم Red Faction...در نهایت هم تنها چیزی که مسیر لذت بردن از بازی رو سد میکنه؛ همین گرافیک بازیه.تنها دلیل بازسازی همین پیشرفت گرافیکی هست.که متاسفانه THQ Nordic عزیز نهایت زشتی و قدیمی بودن گرافیک بازی‌های قدیمی رو در قالبی حتی بدتر از اون بازی‌ها به رخ کشید و چیزی جز نفرین و لعنت به همراه نداشته...

نقد و بررسی بازی PES 2019

۸۴۶ بازديد
وقتی برای اولین بار بازی رو اجرا می‌کنین شاید فک کنین که بازی زیاد تغییر نکرده! راستش تو ظاهر هم همین طوره! درست مثل پارسال که بازی نسبت به PES 2017 تغییر خیلی زیادی نکرده بود، نسخه جدید بازی هم خیلی شبیه Pro Evolution 2018 هستش. البته این فقط ظاهر قضیه است. 
مهم‌ترین تغییری که در جای جای گیم‌پلی بازی خودش رو نشون می‌ده طبیعی‌تر شدن بازی و نزدیک شدن به فوتبال واقعیه! از پاس‌ها گرفته و جایگیری بازیکن‌ها و شوت‌ها تا واکنش دروازه‌بان‌ها و دفاع‌ها موقع دفاع کردن و فرار کردن بازیکن‌ها هنگام حمله همه و همه طبیعی‌تر شدن و بیشتر به فوتبال واقعی نزدیکن. یه عامل مثبت دیگه که در نسخه‌های اخیر PES پررنگ بوده و تو این نسخه به اوج خودش رسیده، استایل مخصوص بعضی از بازیکناس که واقعا با مدل واقعیشون مو نمی‌زنه. نقاط قوت فیفا بر کسی پوشیده نیست و همین الان هم طرفداران بیشتری نسبت به PES داره، اما حداقل در این نسخه روح فوتبال و ذات احتمالی بودن فوتبال بالاتر از چند نسخه اخیر فیفاست.در واقع هنگام تجربه PES بیشتر این احساس رو خواهین داشت که مشغول فوتبال بازی کردن هستین تا بازی ویدئویی کردن! عاملی که این ویژگی رو در این نسخه مهم‌تر از قبل کرده اینه که همیشه توپ جایی نمی‌ره که ما می‌خوایم یا قصد داریم بفرستیم و حتی اگه بهترین شوت ممکن رو هم بزنیم باز ممکنه بازیکن اشتباه کنه و توپ به اوت بره!